در فهم متعارف شنیدن مرتبط با گوش سر و واکنشهای زیست شناختی است اما در وادی قرآن و کوی سنت و سپهر عرفان شنیدن لایه های باطنی و عمیقی با معانی متنوع دارد.
در این اثر از لایه های باطنی شنیدن به شنیدن معنوی یا ادراک شنیداری فرازیستی یاد شده است متعلق شنیدن در این کتاب نه صداها و نواهای معمولی که ساز و نوای وجود است؛ سازی که با شنیدن آن هم روان ما تنظیم میشود و هم اخلاق مان بهتر می شود. آدمی به حسب اینکه کدام لطیفه از لطائف سبعه او فعال است و به حسب اینکه مظهر چه اسمایی است نحوه شنیدن فرازیستی متفاوتی دارد؛ در انسانی حق حق شنیده میشود و باطل باطل و در انسانی دیگر حق باطل و باطل حق شنیده میشود. بیشترین بار ایمان ،آموزش فرهنگ و تفکر بر دوش شنیدن فرازیستی است و اینگونه شنیدن ضروری ترین امری است که در روزگار کنونی بدان نیازمندیم