این رمان پرماجرا داستان ژوزفین دختر نوجوان خیال‌پرداز و سه خواهر اوست که در خلال اتفاقات جامعه به معنای عمیق‌تری از زندگی دست می‌یابند...

زهیر، یتیمی تنها یا عاشقی دل‌باخته؟ راهزنی فریبکار یا تاجری مال‌باخته؟ زهیر اما همان بت‌پرستی‌ است که با حیله‌ی عمویش راهی سفری تجاری می‌شود...

گرگ گفت: کدام شوخی؟ بیا جلو که دارم از گرسنگی می میرم.

کتابی که در دست دارید شامل داستانهایی کوتاه از زندگی دختری شجاع و با ایمان ریحانه سادات ساداتی فرزند دانشمند شهید هسته ای سید مصطفی ساداتی است.

داستان دریچه‌ای به جهان اندیشه و احساس است و دری که به سرزمین عجایب باز می‌شود...

در این جهان پهناور فقط یک دنیا وجود دارد که ما آن را خانه خود می‌دانیم و در آن حیات به شکلی که می‌شناسیم،شکل گرفته است. این جهان زمین ما است.