سربازرس پلیس استانبول مرد کهن کار رمانهای او با خبر کشف جسدی در محل بازی کودکان در پارکی در استانبول با تیمش از جمله زن جرمشناس زیبای گروه عازم آنجا میشود. جنازه در زمین ماسه رها شده.
این داستانی از یک مرد درونگرا است. او برای همدورههای خود یک پادشاه بزرگ بود، یک افسانه در دوران زندگی خود. و میراثی خارقالعاده به جا گذاشت؛ یک بریتانیای جدید.
یک چشمم مدام به نقشه اسرائیلی بازشده بر صندلی کناری است چون میترسم لابهلای مناظر گم شوم، مناظری که با دیدن این همه تغییراتشان به شدت با آنها احساس بیگانگی دارم.