"قصههاى بیدل نقال" شامل پنج قصه، کاملاً متفاوت با ویژگیهاى سحرآمیز خاص و منحصر به فرد بوده، تأثیرهاى گوناگونى مانند وجد و سرور، خنده و احساس خطر مرگ را به خوانندگان القا میکند...
داستانهای آگاتا کریستی، بهخصوص آن دسته که دربارهی ماجراهای کاراگاه هرکول پوآرو یا خانم مارپل هستند،لقب «ملکهی جنایت» را برای او به ارمغان آوردند ،او همچنین در راه توسعه و تکامل داستانهای جنایی کوشیده است.
داستان دربارۀ دختری گوشهگیر، تنها و بیرفیق است. پدرش کشیش است و دختر، ایوت، از زندگی خود بیزار است. زندگی یکنواخت و بیروح، در روستایی خواببرده و بیهیجان، با آدمهایی تکراری و محافظهکار. دختر میداند این تمام زندگی نیست. او میداند باید چیزی باشد که اعماق روحش را به آتش بکشد و شوق زندگی را در جانش جاری سازد. دختر با یک مرد کولی – آزاد و رها و دلفریب – آشنا میشود، به فکر فرار هم میافتد. اما سؤال اینجاست: آیا دختر میتواند ترسهای خانوادگی و قراردادهای تنگنظرانۀ اجتماعی را پشتسر بگذارد و ذاتِ نابِ زندگیاش را دنبال کند؟