قطار رد شد صدایی از پشت سرم شنیدم و آنا را دیدم که از اتاق بیرون میآید به سرعت طرف ما دوید، وقتی کنار او رسید زانو زد و دستهایش را روی گلوی تام گذاشت تام هنوز نگاه حاکی از هراس و درد را در چهرهاش داشت. خواستم به او بگویم نه فایدهای ندارد حالا دیگر نمیتوانی به او کمک کنی اما بعد فهمیدم که سعی نداشت جلوی خونریزی را بگیرد میخواست مطمئن بشود فنر در بطری بازکن را پیچاند و بیشتر و بیشتر در گلویش فرو برد و در تمام مدت آرام آرام با او صحبت میکرد نمیتوانستم بشنوم که چه میگفت.
اورول در کتاب "تنفس در هوای تازه"، بر علیه پیشرفت و تکنولوژی و مرگ ارزشهای انسانی قلم میزند و برای از بین رفتن تمامی خصایل انسانی قدیمی اظهار تاسف میکند. این رمان حال و هوای انگلستان پیش و پس از جنگ را با هم مقایسه میکند.
آنها معروفترین پرنسسهای دوران خود بودند و در اوایل قرن بیستم بیشترین عکسها و شهرت را داشتند. چهار گرانددوشس جذاب روس، الگا، تاتیانا، ماریا و آناستازیا رومانف، همیشه بهخاطر خلقوخوی شاد، ظاهر سرزنده، لباسهای زیبا و شیوهی زندگی ممتازشان مورد تحسین بودند.