چارلز دیکنز در مجموعۀ داستانهای ارواح قدرت جادویی قلمش در ترسیم فضاهای تاریک و ترسناک را به کار میگیرد تا از تخیلات سویۀ بازیگوش ذهنش کابوسی زنده و باورکردنی برای مخاطب بسازد: صندلی کهنهای که از رازهایی سرنوشتساز خبر دارد؛ دوستی نویافته در مهمانی خلوتی در خانهای قدیمی که فردا صبح درمییابی هیچکس جز تو او را ندیده است.
9 نوجوان از سیارهی لورین که نابود شده، به زمین پناه آوردهاند. اما حالا، موگادوریها بهدنبال آنها هستند تا کار ناتمامشان را تمام کنند و این آغاز ماجرای میراث لورین است.
داستان زنان تنهایی که برای بیاعتمادی به همه دنیا دلیل دارند؛ ..... حالا به روال معمول داستانهای جنایی، با معمایی روبه رو هستیم که کارآگاه تیزهوش قصه از همان آغاز آن را چنین توصیف میکند: سه مضنون، دو قتل و یک قربانی.