داستان حماسی و گیرا از فاجعه و بقا، گذرگاه داستان دختری به نام امی است که در سن شش سالگی توسط مادرش رها شد. او توسط سازمانی که در پشت آزمایشهای غیرقانونی دولت است تعقیب و سپس زندانی شد...
تحقق بخشیدن به افسانه شخصی یگانه وظیفه آدمیان است. همه چیز تنها یک چیز است. و هنگامی که آرزوی چیزی را داری، سراسر کیهان همدست میشود تا بتوانی این آرزو را تحقق بخشی.
حادثه غریبى وقتى در یکى از نواحى مسکو واقع شد و دادستان محکمه دادگسترى ناحیه محلى در نواحى سن پترزبورگ آن را براى تولستوى حکایت کرد. چگونگى آن سرگذشت طبع وقاد و ضمیر فروزان آن حکیم اخلاقى را چنان برانگیخت که آن را به صورت افسانه و رمان درآورد و به آن نام رستاخیز نهاد.
داستان این رمان برای انسانهایی است که از قلب خود پیروی میکنند؛ برای افرادی که از انجام موفقیتآمیز کاری، حتی اگر آن کار فقط برای خودشان باشد، لذت فراوانی میبرند...