چشمه مست است ولی فرصت خوشنوشی نیست
ای تن تازه جهان جای همآغوشی نیست
چشم در چشم مرا باش که در سینهی من
سخنی هست که در حوصلهی گوشی نیست
ای بسا مرد که عریان به سیاهی زد و رفت
مرگ ـ پوشیده بگویم ـ به کفنپوشی نیست
جان ققنوسان را از شرر مرگ چه باک
خاطر سوخته را بیم فراموشی نیست
دست از عربده بردار که در گوش فلک
نعرهای نیست که شرمندهی خاموشی نیست
شیر خود را بخور ای طفل که در قصهی عمر
آخرین مرحله خوابیست که خرگوشی نیست
عمر کابوس مهیبیست که تکرارش را
چاره جز گیجی و سرمستی و مدهوشی نیست
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 90 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 4 |
تاریخ چاپ | 1400 |
موضوع | مجموعه غزل |
شابک | 9786002298454 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.