...دستت بر سر دخترکیست که در چشمهای زلالاش شرم هست و خنده و شیطنت؛ و نگاه تو به زنیست که روبهرویات نشسته، سر به زیر، گلهای قالی را با انگشت اشاره میخراشد و نگاهات به اشکهایی است که آرام آرام راه پیدا میکنند تا جایی که بتوانند قطره قطره بچکند روی گلهای سرخ خراش خراش، و زن مانع چکیدشان نمیشود. میبینی بی آن که بخواهی، آمدهای خبر یونس را آوردهای دادهای، خانهشان را خراب کردهای به عزاشان نشاندهای. با بیرحمی تمام. و به حال خودشان گذاشتهای و به درد خودشان و داری میروی
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 120 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 1 |
تاریخ چاپ | 1395 |
موضوع | رمان ایرانی |
شابک | 9786003672789 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.