بعضی چیزها میرود توی مخم مثلا همین بوی کباب راه می اندازند به خاطر این نیست که روی مخم کار کنند همین طوری نمیگویم روی این جریان فکر کرده ام نه نیست مگر مردم بیکارند؟اگر بود شک نداشتم که دیوانه ام ولی به خاطر بوی کباب هم نمیشود از کسی شکایت کرد بروم بگویم بنده های خدا توی بالکن شان منقل کباب گذاشته اند؟آیا این که زیر پنجره ام میزنند زیر آواز؟ روی اجاق خانه ام سیخ کباب برده ام خانه به خانه می رود بوی کباب بره ام
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 88 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 17 |
تاریخ چاپ | 1400 |
موضوع | داستان ایرانی |
شابک | 9789643623333 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.