اولین باری که متوجه شدم ممکنه یه موجود خیالی باشم، موقعی بود، که در طول هفته، بیشتر وقتم رو توی یه موسسه دولتی در شمال ایندیاناپولیس میگذروندم. بهش میگفتن دبیرستان وایتریور. اونجا باید سر ساعت خاصی غذا میخوردم، درست بین 12:37 و 1:14 بعدازظهر. نیروهایی بودن که من رو وادار به این کار میکردن، اونا خیلی قویتر از من بودن و من حتا نمیتونستم بشناسمشون. ممکن بود این نیروها زمان دیگه ای رو برای ناهارم انتخاب کنن یا ممکن بود کسایی که در اون روز خاص از ماه سپتامبر . موقع ناهار خوردن، با من سر یه میز بودن، موضوع دیگهای رو برای صحبت انتخاب کنن؛ این طوری احتمالا آخر داستان من تغییر میکرد یا حداقل وسطاش عوض میشد، اما کمکم داشتم یاد میگرفتم که زندگیت داستانی در مورد توئه، نه داستانی که خودت تعریف کنی
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 225 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 7 |
تاریخ چاپ | 1401 |
موضوع | رمان خارجی |
شابک | 9786008812630 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.