ترم تموم شد دیگه! حالا کو تا دوباره بچهها رو ببینم. داشتم ازشون خداحافظی میکردم. تو چی؟! چرا سرت رو انداختی پایین و رفتی؟ یه خداحافظیای، چیزی! کاوه-هیچی نگو! من مخصوصا رفتم تو گوشه قایم شدم! به هرکدوم از این دخترا قول دادم که مامانم رو بفرستم خواستگاریشون! الان همهشون میخوان بهم آدرس خونهشون رو بدن!
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 496 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 40 |
تاریخ چاپ | 1402 |
موضوع | رمان ایرانی |
شابک | 9789645724588 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.