احمد آرام میکوشد در این اثر رویکردی متفاوت با آثار پیشین خود پیشه کند. او خواسته خواننده را با خلق فضایی کولاژگونه و با تجربه کردن رخدادهای پراکنده و گفتارهای درونی در شکل دادن به ساختار قصه سهیم کند. سردرگمی شخصیتها در درون مخاطب مونتاژ میشوند تا شاید فاصلهی میان او و داستان از میان برداشته شود. زخم بستر گرفته بودم و تو مرا بغل کردی و بردی به باغ تیمارگاه. مانند طفل کور و کری مرا از زیر درختان غان عبور دادی. بوی جلبکها زیر دماغم میزد و مرا خوشحال میکرد. روی نیمکت سنگی مینشینیم و به یک عنکبوت سیاه نگاه میکنیم. چه شد که خوابمان برد؟ نمیدانم اما میدانم که خیلی خسته بودیم. بیدار که شدیم خرت و پرتهایت را دزدیده بودند.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 128 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 2 |
تاریخ چاپ | 1400 |
موضوع | مجموعه داستان کوتاه ایرانی |
شابک | 9789643692193 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.