ای خوش آن روز که با یار سر و کار بود بیسخن با نگهش فرصت گفتارم بود آن که من بستهی زنجیریی مویش بودم وه، چه خوش بود، که او نیز گرفتارم بود شب که مهتاب به خلوتگه من میتابید یار من نیز در اندیشهی دیدارم بود
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 348 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 17 |
تاریخ چاپ | 1399 |
موضوع | شعر |
شابک | 9789646026339 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.