باز هم سکوت و سکوت. قدم هایمان را کنار هم می چینیم.
دست و دلم برای اقرار لرزیده است. کنار این مرد می شود دست همه ی اتفاق های بد را گرفت، تا حق نداشته باشند هرجای زندگی ات که دوست دارند بیفتند.
کنارش می شود برای تمام بدبختی ها پشت چشم نازک کرد و سرسختانه حریف قدرتری طلبید.
می شود برای چند لحظه هم که شده مزه خوشبختی را با تمام جان چشید.
می شود یک دل سیر خندید و اصلا نگران بعدش نبود که روزگار می خواهد تلافی این خنده را از کدام پهلویت در بیاوردا کنار این مرد حتی می شود در کوچه پس کوچه های رعب انگیز و تاریک کابوس قدم زد و لذت برد.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 549 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 1 |
تاریخ چاپ | 1400 |
موضوع | رمان ایرانی |
شابک | 9786227215151 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.