سزان در ادامه سخنش گفت: «زولا نامهاش را با اصرار به اینکه من هم به پاریس برگردم تمام کرده بود. نوشت که پاریس جدیدى دارد متولد مىشود. حالا نوبت ماست! من دریافتم که زولا بیش از اندازه خوشبین است؛ یا دست کم در نظر من چنین بود. اما درهرحال یک چیزى به من مىگفت که به پاریس برگرد. مدت درازى بود که به لوور نرفته بودم. ولى متوجه باشید، آقاى ولار، که در آن زمان من در کار ساختن منظرهاى بودم که خوب از آب درنمىآمد. به همین دلیل اندکى بیشتر در اکس ماندم تا درباره پردهام مطالعه کنم.»
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 376 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 4 |
تاریخ چاپ | 1400 |
موضوع | زندگی نامه |
شابک | 9789643510039 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.