بیرون که رفتند، مگ از سر تنفر فریاد فروخوردهای کشید؛ تمام کرمهای خاکی حیاط روی پله خزیده و همانجا مرده بودند. محوطهی چمنکاری حالا صرفاً حالت اسفنجی نداشت، بلکه خیس آب بود و مثل باتلاقی لجنگرفته بهنظر میرسید.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | جیبی |
تعداد صفحه | 188 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | انتشارات علمی و فرهنگی |
نوبت چاپ | 1 |
تاریخ چاپ | 1395 |
موضوع | داستان کوتاه |
شابک | 9786001219924 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.