در باز شد و پرستار وارد شد. دیلیا از جا برخاست و از اتاق بیرون رفت. او پارچ سفیدى که در روشنایى غروب به رنگ صورتى درآمده بود خیره شد و از خود پرسید من کجا هستم؟ براى لحظهاى چنین مىنمود که در برزخى میان مرگ و زندگى سرگردان بود. او همچنان به پارچ صورتى که کاملا غیرعادى و غریب مىنمود چشم دوخت و دوباره تکرار کرد من کجا هستم؟ آنگاه صداى جارى شدن آب و صداى آهسته قدمهایى از طبقه بالا به گوشش رسید.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 568 |
نوع جلد | گالینگور |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 6 |
تاریخ چاپ | 1401 |
موضوع | داستان خارجی |
شابک | 9789646174603 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.