چه تقدیر شومی برایت نوشته شده بود که حامل چشمان خاکستری شروری باشی. زنانگی مکتوب تو خصوصیت غریبی دارد که باید حامل بذر چشمهای خاکستری مردی باشی که به اجبار نویسنده در کنارش نوشته شدهای. داستان تازه اعاده زندگی تو خواهد بود. بگذار تجربه کنم که طرح پیکرت را فرو بریزم و با هیئتی جدید بنویسمت. در آن داستان ویران شده، سروان شیبانی سوار بر اسب از تنگ ابوالحیات میگذشت...
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 172 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 8 |
تاریخ چاپ | 1401 |
موضوع | رمان ایرانی |
شابک | 9789643624927 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.