این مطلب را به دوست خود ارسال کنید

اطلاعات شما نزد کتاب وب کاملا محفوظ می باشد

کتاب وارونگی

کتاب وارونگی

انتشارات چشمه

نا موجود موجود شد به من اطلاع بده

لنگه گوشواره‌ی خاله ناهید گم شد. یعنی از اول بین طلاهایش نبود کسی هم خیلی دنبالش نگشت. مادر گفت خاله‌ات از بس قرص اعصاب می‌خورد خرفت شده است. حتماً پیش‌ترها گم کرده. بدتر از همه خود خاله نگار حلقه‌ی عروس را جا گذاشته بود لای جانماز مخمل سبز مکه‌ای و چون آقای عاقد چند جای دیگر هم مجلس داشت، مجبور شدند حلقه‌ی هدا را از دستش دربیاورند و بدهند به رضا که دست عروس بکند چون انگشت‌های عروس به باریکی مال هدا نبود حلقه جا نشد و عروس و داماد همان‌طور با حلقه وسط انگشت مانده عکس گرفتند. بعد عقد رضا کفری تند رفت که خودش حلقه را از لای جانماز بیاورد که سرش محکم خورد به اتاق کوتاه در تالار و از دماغش خون راه افتاد اگر نن تاجی همان موقع می‌فهمید بس بود که بگوید این عروسی آخر عاقبت ندارد ولی نن تاجی فقط گفت در نو حالا حالاها غژو واغژ دارد.


ما آب حیات می فروشیم.

کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور

فروشگاه اینترنتی کتاب وب

 

 

مشخصات فیزیکی

قطع کتاب رقعی
تعداد صفحه

124

نوع جلد شومیز

مشخصات فنی

نویسنده

عطیه راد

مترجم
ناشر

انتشارات چشمه

نوبت چاپ

2

تاریخ چاپ

1394

موضوع

رمان ایرانی

شابک

9786002293701

نظرات

captcha Refresh

کتاب های مشابه