او یک غریبه بود و غریبه یعنی خطر!
مردم شهر از زمانی که به یاد داشتند این رسم را اجرا می کردند. هر دختر و پسری که به سن چهارده سالگی می رسید باید به سفر بزرگ می رفت. این بخشی از قانون بزرگ شدن بود.
سام شنیده بود گاهی سفر بچه ها ماه ها و سال ها طول می کشد. شنیده بود بعضی ها پس از چند سال به خانه برگشته اند. حتی شنیده بود بعضی ها هیچ وقت برنگشته اند. هیچ وقت!
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 392 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 9 |
تاریخ چاپ | 1403 |
موضوع | داستان نوجوان |
شابک | 9786003532342 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.