پشت میز کارش نشست و به گوشه ای خیره ماند. گرفتن هر تصمیمی برایش سخت بود و حتی غیر ممکن. با صدایی که فقط درون ذهن آشفته اش می چرخید با خود حرف می زد و افکارش عین کلافی سردرگم در هم می پیچید! جواب پروفسور را چه باید می داد؟ مگر می شد قوانین روتین بیمارستان را ندیده گرفت، اما پس با این دل بی صاحب چه می کرد، به سوگل چه باید می گفت؟ اگر پایش به بازجویی باز شود، از او رنجیده بود، رنجیده تر می شد! اما اگر.. اگر این ها وابسته به باند خلافی باشند یا اگر همدست افرادی باشند که پلیس دنبال آن هاست چه؟ پس اخلاقیات کجا می رفت؟ مسئولیت و احساس دین به مردم و ...
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 1305 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 6 |
تاریخ چاپ | 1402 |
موضوع | رمان ایرانی |
شابک | 9789643729271 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.