سایههاى شب از ایستگاه راهآهن پاریس مىآغازد، در میان محوطهى راهآهن چون جویبارى از فلز و خون و هیجان ادامه مىیابد و روى خطوط راهآهن به پایان مىرسد. توصیفهاى زولا از محیط راهآهن و زندگى روى خطآهن چنان زنده و تپنده است که گویى تعمیرگاهها، لکوموتیوها، چرخش سینىِ دوّار و حرکات مداوم دستگاههاى لکوموتیو نفس مىکشند. زولا در سایههاى شب از شلوغى ایستگاه، بخار لکوموتیوها، سرعت سرسامآور و مرگبار قطارها، فانوسهاى سبز و سرخِ سوزنبانها، سگها و شکارچىها، پیرزنها و پیرمردها، روغن و آتش و زغال و خاکستر به جا مانده از سوخت لکوموتیوها، قطارهایى شتابنده که بىاعتنا به سرنوشتهاى انسانى به سوى «آینده» رواناند، سخن مىگوید.
اما سایههاى شب فقط داستان عشق و مرگ، حسد و خشونت، تباهى و نومیدى، هوس و سرکوفتگى نیست؛ سایههاى شب روایت شگفتآور گوشت و فولاد، سیاهى زغال، و رنگ پریدگى پوست زنانه، سرعت سرسامآور ماشین و حرکت مهارنشدنى روح بشر نیز هست.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 484 |
نوع جلد | گالینگور |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 4 |
تاریخ چاپ | 1400 |
موضوع | رمان خارجی |
شابک | 9789643519896 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.