بیشتر به عکسی رنگ و رو رفته و قدیمی در قابی شکسته در گوشه رف یا گنجهای خاک خورده یا زیرزمین خانهای متروک میماند تا موجودات زندهای مثل خانواده شکیب. این تصویر جاوید و ابدی از 4 صندلی در ایوانی مشرف بر دریا بودکه پس از گذشت سالیان دراز جای خالی دو صندلی آن توی ذوق میزد و بعدها، ذهن با آن که در پس زمینهاش جای خالی را حس میکرد باز میتوانست به آنها عادت کند و غیبت شکیب و خانمش را، پس از مرگ، با منظره خیالی سالهای پیش پیوند بزند یا با نیش سیاهقلم، هرچند ناشی، چند خط موازی و مورب و چند نقطه سیاه به جای آنها بنشاند و آنها را در همان حالی ببیند که سالها قبل دیده بود...
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 118 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 1 |
تاریخ چاپ | 1394 |
موضوع | رمان ایرانی |
شابک | 9789643809928 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.