پسری روی سکوها جزئیات گفته و نگفتهی بیش از چهار دهه فوتبال ایران است. بازتابندهی تاریخ و سیاست همان سالها. آمیخته به درددلهای خصوصی. بیپروا.
وقایعنگاریای است به روایت حمیدرضا صدر به عنوان یک شیفتهی فوتبال و ناظری بیتاب که از زدن نیش به خودش پروایی نداشته.
دوربینها صحنههایی را ثبت میکنند که کسی آنها را به یاد نمیسپارد. دوربینها نیستند تا صحنههایی را ثبت کنند که همهی نسلهای بعد آرزوی تماشاشان را خواهند کرد. تو شاهد صحنههایی هستی که فقط حدود پنجاه هزار نفرِ نشسته روی سکوها آنها را میبینند. میبینند و در ذهن ثبت میکنند. دیگران نمیبینند و فقط قصههایش را خواهند شنید. قصههایش را خواهند خواند. میشنوند و میخوانند و آرزو میکنند آنجا بودند. روی همان سکوها. کنار تو... بازی ساعت شش آغاز میشود و دو ساعت بعدش، ساعت هشت، احساس میکنی تاریخ چه مفهومی دارد. چرا که همان اطراف بودهای. روی این سکوها. رایکف بزرگ برابر آلن راجرز تماشاگرپسند. میگویند راجرز همان صبح از انگلیس به تهران بازگشته. میگویند مردانش را دیگران تمرین دادهاند. اما او امروز اینجاست. در این روز تاریخی. روی آن نیمکت. نامش را اینجا ماندنی خواهد کرد. در کمتر از دو ساعت.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 490 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 8 |
تاریخ چاپ | 1402 |
موضوع | ورزش ـ فوتبال |
شابک | 9789651124501 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.