گفتم : از تو بازجویی بکنم؟
گفت : جزو قرارداد نیست ، ولی اگر حال میکنی بکن.
گفتم : باید راست بگویی
گفت : من تو زندگی دروغ نگفتم ! پنهان کاری کردم اما دروغ نگفتم .
گفتم : از پنهان کاری هایت سوال کنم راست می گویی یا دروغ؟
با چشم های بسته به سقف اتاق خیره شده بود.
گفت : تا حالا تو موقعیتش قرار نگرفته ام .
گفتم : اسم واقعی ات چیست؟
این سوال برایم کلیدی بود . چون هم اسمش را نمی دانستم ، هم تاریخ تولد و محل تولدش را
گفت: رویا ... تهران!
راست گفت
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 230 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 1 |
تاریخ چاپ | 1398 |
موضوع | رمان ایرانی |
شابک | 9786004053150 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.