با شتاب در جاده رو به نورفولک پیش میرفتم، سرعتم به هفتاد، هفتادوپنج میرسید. اگر ماشین توانش را داشت، دلم میخواست تندتر بروم. برایم اهمیت نداشت که ترمز ندارم. هرکس دلش نمیخواست لتوپار شود به صلاحش بود که از سر راه من کنار برود.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | جیبی |
تعداد صفحه | 192 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | فئودور آبراموف، زکریا تامر، ریچارد باوش و... |
مترجم | |
ناشر | انتشارات علمی و فرهنگی |
نوبت چاپ | 1 |
تاریخ چاپ | 1395 |
موضوع | داستان کوتاه |
شابک | 9786001218118 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.