در آنجا، چشم جوان به مردی افتاد که چهرهای تیره داشت و دانست که تیرگی و سوختگی چهره آن مرد، از آفتاب و باد میباشد اما از لحاظ قیافه زیباست. چون شیرزاد قهستانی در آن موقع، هنوز بر سجاده نماز نشسته بود، موسی نتوانست بفهمد که آیا بلند قامت است یا کوتاه قد. ولی مشاهده کرد که ریش او سفید و سیاه و سفید ولی خیلی کمپشت است و مثل راهنمایان شب گذشته، کلاهی کوچک و مدور، از نمد بر سر دارد...
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | وزیری |
تعداد صفحه | 674 |
نوع جلد | گالینگور |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 3 |
تاریخ چاپ | 1400 |
موضوع | تاریخ، روایت |
شابک | 9789651125874 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.