شرمنده شدم. همیشه در چیزهای دیگران کاوش میکردم. حتا بلد بودم با بخار پاکت نامه را باز کنم و بعد دوباره بچسبانم اش. مادر مجموعه ای نامه داشت، مربوط به دوران جوانی اش، که در آن ها خطاب به دوستی همه ی رازهایش را گفته بود. کمی پیش از مرگ اش روبانی دور آن ها پیچید و ازمان خواست آن ها را بسوزانیم. این کار را کردم- اما اول خواندم شان. دفتر خاطرات دوست دخترهایم را میخواندم و به کمدهاشان هجوم می بردم؛ بلد بودم چه طور میزهای پزشکان همکارم را وارسی کنم. و حتا بیمارهایی بودند که محتویات کیف شان را به دقت بررسی میکردم. هیچ وقت پولی ندزدیدم. به دنبال چیز دیگری بودم. راز، ضعف آدم ها، و چیزهایی که هیچ کس نمی دانست به جز من
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 384 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 1 |
تاریخ چاپ | 1397 |
موضوع | رمان خارجی |
شابک | 9789643293543 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.