دکترا بهم گفتن از دروه ذرهذره سلولهات کوچک و کوچکتر میشن تا یک شب که بیماری لگد آخرش رو میزنه. اونوقت دیگه همه چی تمومه. جسم تموم میشه اما انرژی ذهنی هیولاوارت همه جا منتشر میشه. تو به یه صدای سیال تبدیل میشی و اونوقت همهجا هستی! امشب همون شبه. بیستوهفت مهر. اونا دقیقاً نمیدونن مریضی من چیه، اما یعنی ممکنه حتی یادشون رفته باشه امروز روز تولد منه؟
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | جیبی |
تعداد صفحه | 120 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 5 |
تاریخ چاپ | 1398 |
موضوع | نمایشنامه |
شابک | 978-964-185-230-8 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.