بزرگ علوی و بهرام صادقی هیچ شباهتی به هم ندارند. یکی اهل معاشرت بود، دیگری نبود. یکی اهل محفل و دوستی و رفاقت بود، دیگری از هر محفل و دار و دستهای فراری بود. یکی اهل مُدارا بود، دیگری نبود. یکی دوست داشت رمان بنویسد و داستان کوتاه مینوشت و آن دیگری سودای رمان در سر نداشت. چه عیبی داشت؟ اصل ماجرا قصّه بود و هر دو میدانیم قصّهگو بودند. اما زمانه به هیچ کدام فرصت کافی نداد... و این هم شاید وجه مشترک دیگری باشد که میشود میان این دو نفر پیدا کرد. نه فقط شاید. بل که لابد و بدون شک. به شرطی که به روزگاری که از سر گذراندند و به دستاوردهای هر دو از نزدیک و به دقّت نگاه کنیم.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 232 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 1 |
تاریخ چاپ | 1401 |
موضوع | نقد ادبی |
شابک | 9789642135356 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.