صور میدمند و بهار دمیده...
من به سیاهی پوستم کمی بد کردم که بوسه پذیرفتم و به مویم که اسبها به زبان، به لیس،یکسو کردهاند به اتاقم که دری دارد چه عالیست اتاقی که دری دارد دری که میتوان گشود و شنید که صور میدمند و اکنون باد، ارزان در، میاید و موی مرا به سوی دگر میخواباند متاسفم اسبها از آن نگاه از آن زبان ساکت سرخ مودب و این دریست که باد به هم نمیوزند، همیشه باز میکند...
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 210 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 7 |
تاریخ چاپ | 1401 |
موضوع | شعر نو فارسی |
شابک | 9786005193664 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.