آدمها همیشه دوست دارند قصه را از جایی بشنوند که همهچیز خراب میشود. سرشان درد میکند برای اینکه بفهمند کسی بیچاره شده، زندگیاش زیر و رو شده یا بلایی سرش آمده است. آن وقت آرام میگیرند و ته دلشان خنک میشود که جای او نیستند . برای همین من هم اولش چیزی را میگویم که حالتان را جا بیاورد. همه چیز رست از همان لحظهای خراب شد که دریا روز تولد بیست سالگیاش، وقتی مادرش به نیابت از او جلو دوربین عکاسها و خبرنگارها شمعهای تولدش را فوت میکرد، تصمیم گرفت از حباب بیرون بیاید.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 108 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 1 |
تاریخ چاپ | 1395 |
موضوع | رمان ایرانی |
شابک | 9786004051019 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.