مجموعه اشعار همراه با عکس از متن کتاب: مدادهایم که تمام می شد جیب های خالی پدر تلخ ترین عذاب نوشتن بود!!! . . . ... یادش بخیر روزهای سیاهی زغال و دست های 8 ساله من . . . آهاااااااااای رفیق!!! تویی که واژه هایت بوی روان نویس می دهد و بیک و شاعرانگی ات تا شاعرانگی ام مشمول حق کپی رایت نمی شود من شاعر روزهای سخت بی مداد ی ام !!! روزهای زغال ، دیوار ، شعر روزهای باران ، دیوا ر، ؟؟؟!!! باران که می گرفت جوی ها شاعرانگی را از دیوار های خانه ام به ارث می بردند و من چون مادر داغ دیده ای واژه هایم را از حافظه ی جوی می جستم واژه به واژه سطر به سطر و جوی همچون شاعری معاصر مغرور می شد از شاعرانگی اش . . . از این واژه ها که بگذریم خواستم بگویم این روزها گیسوان در آسیاب سفید کرده ام سیری چند ؟؟؟ ---------------- آهاااای ... تویی که عریانی ات به واژه هایت سرایت کرد با توام تویی که با سیگاری شاملو شدی !!! و خیال شاعرانگی ات هویتی استعاری است برای نقض روزمرگی هایت . . . من کاتب لحظه های آبستن دردم . . . . آری اینجا منم مسیح شاعر نیستم ...
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 132 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | سید حمیدرضا هاشم ورزى |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 1 |
تاریخ چاپ | 1393 |
موضوع | شعر |
شابک | 9786006687674 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.