ویکتوریا جونز با قیافهای گرفته روی یک صندلی در فیتزجیمز گاردن نشسته بود. او به طور کلی به تفکر دربارۀ یا تقریباً میتوانیم بگوییم به تجزیه و تحلیل دردسرهای استفادۀ بیموقع از استعدادهای ویژهاش عادت داشت. ویکتوریا مثل بیشترِ ما بود. دختری که هم محسّناتی داشت و هم معایبی. سخاوت، صمیمیت و شجاعت از محسّنات او بود و تمایل طبیعیاش به ماجراجویی را میتوانیم از ویژگیهای خوب او یا (در این دوره و زمانه که امنیت در درجۀ اول اهمیت قرار دارد) عکس آن به حساب بیاوریم. از معایب اصلیاش هم دروغگویی وقت و بیوقت بود. وسوسه درست کردن یک داستان و تعریفِ با آب و تاب آن برای دیگران چیزی بود که ویکتوریا هیچوقت نمیتوانست در برابر آن مقاومت کند. او خیلی ساده و راحت، و با اشتیاقی که انگار دارد هنر میکند، دروغ میگفت.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | پالتویی |
تعداد صفحه | 307 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 6 |
تاریخ چاپ | 1402 |
موضوع | رمان خارجی |
شابک | 978-964-363-693-9 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.