چیز غریبی است که در شهری به وسعت ملبورن دو نفر که در دوران دانشجویی قدر پنج سال کموبیش مثل خواهر و برادر کنار هم زندگی کردهاند، حتی بدون خداحافظی، هرکدام راهش را بکشد و برود طرفی پی زندگی و کاروبارش، بعد هر روز هم بیخ گوش هم بروند و بیایند و باهم رودررو نشوند. هر دو ازدواج کرده و صاحب فرزند شده بودند، در کاری زمین خورده و رفته بودند سراغ کار دیگری، در مکانهای عمومی لبی تر کرده و رقصیده بودند، از سوپرمارکتها مواد خوراکی خریده و در پمپبنزینها بنزین زده بودند، اخبار این قتل و آن قتل را در این روزنامه و آن روزنامه خوانده بودند. هر دو در سرمای سر صبح لرزشان گرفته بود و بااینحال هیچوقت سر راه هم قرار نگرفته بودند. هجده یا شاید هم بیست سالی گذشته بود! عجیب نیست؟!
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | پالتویی |
تعداد صفحه | 224 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 2 |
تاریخ چاپ | 1401 |
موضوع | داستان خارجی |
شابک |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.