گفت دانایی که: گرگی خیرهسر، هست پنهان در نهاد هر بشر! لاجرم جاریست پیکاری ستُرگ روز و شب، مابین این انسان و گرگ زور بازو چارهی این گرگ نیست صاحب اندیشه داند چاره چیست ای بسا انسان رنجور پریش سخت پیچیده گلوی گرگ خویش وی بسا زورآفرین مرد دلیر هست در چنگال گرگِ خود اسیر
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 155 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 22 |
تاریخ چاپ | 1400 |
موضوع | شعر |
شابک | 9789646194243 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.