این داستان در دفتر یک مجله اتفاق میفتد. با فضایی ماجراجویانه و همراه با فراز و نشیب های بسیار... رمانی که با طرحی نو، به سرعت خواننده را به دل داستان می کشاند و تا آخرین صفحات با هیجان زیادی دنبال میشود. در این کتاب تنها جنبه ی داستانی و سرگرم کننده مطرح نبوده بلکه پیام های اجتماعی و فرهنگی نیز به مخاطب منتقل میشود:
«نیمهشب با صدای وزش باد شدید، هراسان از خواب پرید. پنجرهی اتاق میلرزید و قطرات باران پیدرپی به شیشه ضربه میزد. دو سال پیش درست در چنین شبی، حامد آنها را برای همیشه ترک کرده بود. یادآوری آن ماجرا خواب را از سرش ربود. بیسروصدا از جا بلند شد، ربدوشامبر صورتی را به تن کرد و کمربندش را دور کمر باریکش بست. به سالن نشیمن رفت و روی صندلی گهوارهای کنار شومینه نشست و به کتابخانهی مقابلش چشم دوخت. کتابخانهای مملو از کتابهای رمان، شعر، ادبیات کلاسیک و... که تنها دارایی باارزشش در این دنیا بهحساب میآمد. کتاب "صد شعر از این صد سال" را از قفسه بیرون آورد. حالا که بیخواب شده بود، فرصت مناسبی بود تا شعر نابی برای صفحهی شعر و ادبیات انتخاب کند... سپیدی بامداد نرمنرمک ظاهر شد و رَستا چشم به روزی تاریک و آسمانی گرفته گشود. کتاب همچنان روی پایش باز بود. به یاد نداشت که چه وقت دوباره به خواب رفته بود. به ساعت دیواری آشپرخانه نگاهی انداخت. هفت صبح بود. باید صبحانه را آماده میکرد و به سر کار میرفت.»
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 632 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 1 |
تاریخ چاپ | 1393 |
موضوع | رمان ایرانی |
شابک | 9786001871245 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.