در کنسرتهای ریچارد در سراسر جهان، حضار به احترام اجرای بینقصش، او را ایستاده تشویق میکردند. هر یک از انگشتانش یک ساز کوک شده بود که روی کلیدها میرقصید و هر یک از نتها را با دقت مینواخت.
... حالا پس از هشت ماه، دست راست ریچارد بر اثر بیماری کاملاً از کار افتاده است. این اتفاق برایش مثل مرگ، از دست دادن معشوقش یا جدایی است. او میداند کنترل دست چپش را هم به زودی از دست خواهد داد. بیماری بهسرعت درحال پیشرفت است، ریچارد به تنهایی از عهدۀ زندگی برنمیآید. همسرش که مدتی بود جدا از او زندگی میکرد، نزدش بازگشته، اما هنگامی که عضلات، صدا و نفس ریچارد دارند کمکم از کار میافتند، او و کارینا سعی میکنند قبل از اینکه خیلی دیر شود، گذشته را جبران کنند.
همۀ نتهای نواختهشده توصیف غمانگیز پشیمانی، ترس، گذشت و زندگی است. زندگیای که در آن باید بر ترسها فائق آمد و تا وقتی هنوز فرصت باقیست، بخشید و بخشیده شد.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 274 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 1 |
تاریخ چاپ | 1399 |
موضوع | رمان خارجی |
شابک | 9786226983327 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.