آدریانا: از ابتدا هیولا نبود.
یک ولگرد بود و بس، مردی نگونبخت.
هیچگاه نمیتوانست جزو بهترین مردم باشد،
ولی میتوانست بدترین نباشد.
سپس جنگ شروع شد...
آن سال، جوانها گمان کردند که دوباره متولد شدند بیهیچ مانعی،
بیهیچ قانونی و مختارانه
اربابان خیابانها و اربابان قوانین و اربابان شب،
اربابان زنها،
صاحبان مرگ.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | جیبی |
تعداد صفحه | 104 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 2 |
تاریخ چاپ | 1392 |
موضوع | نمایشنامه |
شابک | 978-964-312-946-0 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.