چند روز بیشتر به تولد آمارا نمانده و او فقط یک هدیه از پدر و مادرش می خواهد؛ به هارلم نیویورک برود و خانواده ی پدری و خانه ی کودکی او را ببیند. ولی نیویورک با تصویری که آمارا در ذهنش ساخته خیلی فرق دارد. خیابان های نیویورک پررفت و آمدند، مترو پیچ در پیچ و گیج کننده است و پیاده روها باریک اند. پدرش هم آن قدر سرگرم کار است که نمی تواند کنارش باشد. آمارا باز هم دست از پرسوجو بر نمی دارد، جست وجو می کند و چیزهای بیشتری درباره ی هارلم پدرش و گذشته خانواده اش یاد می گیرد و می داند خیلی چیزهاست که او را با خانواده اش، گذشته اش و همچنین پدرش پیوند می دهد.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رحلی |
تعداد صفحه | |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 2 |
تاریخ چاپ | 1401 |
موضوع | داستان نوجوان |
شابک | 9786004629966 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.