خوابیدم، اگر اسم آن لرزیدن را بشود گذاشت خوابیدن، در هزارتویی با سقفی کوتاه و خاکستری و سفید، هزارتویی که از نظر معماری یادآور کلینیک آرگو بود با آن راهروی تو در تویش؛ گاهی راهروهای خواب پهنتر بودند و تا بینهایت ادامه داشتند و گاهی باریکتر بودند، مثل دالانهایی درهمپیچیده؛ تکانها و نالههایی که بهخاطرشان از خواب میپریدم و دوباره به خواب میرفتم بدترین بخش ماجرا نبودند. آنجا چهکار میکردم؟ به اختیار خودم آنجا بودم یا نیرویی خارجی مرا آنجا نگه داشته بود؟ دنبال بایخو میگشتم یا دنبال کس دیگری؟
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 142 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 1 |
تاریخ چاپ | 1395 |
موضوع | رمان خارجی |
شابک | 9789643629328 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.