حالا با این همه پول چه کار کنیم؟
ناگهان بستهای بزرگ پر از پول از آسمان پایین میافتد و دامیان و برادرش آنتونی یک دفعه پولدار میشوند؛ خیلی خیلی پولدار.
برادرها تصمیم میگیرند که به هیچکس چیزی نگویند، حتی به پدرشان. حالا دیگر میتوانند هر چیزی که عشقشان کشید، بخرند؛ به جز یک چیز که بیشتر از هر چیز دیگری به آن احتیاج دارند.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | پالتویی |
تعداد صفحه | 264 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 4 |
تاریخ چاپ | 1393 |
موضوع | داستان نوجوان |
شابک | 978-964-369-378-7 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.