سال 1302 در تبریز به دنیا آمدم. سال 1312 اولین عکس را گرفتم، شیشهای را ظاهر و عکسش را چاپ کردم. سال 1330 برای اولین بار در یک مسابقۀ عکاسی شرکت کردم. این مسابقه را انجمن فرهنگی ایران و فرانسه ترتیب داده بود. من تنها یک عکس دادم و این عکس برندۀ اول مسابقه شد. بعد از این نمایشگاه، اولین «انجمن ملی عکاسی ایران» را تشکیل دادیم که بیش از دو سال عمر نداشت.
سال 1333 جامعۀ لیسانسیههای دانشسرای عالی یک مسابقۀ عکاسی ترتیب داد که من جایزۀ اول رشتۀ پرتره و جایزۀ اول رشتۀ طبیعت بیجان را گرفتم. فروردین 1334 با افتتاح Studio Hadi رسماً و به طور حرفهای عکاسی را شروع کردم، و در تابستان همان سال اولین کلاس عکاسی ایران را به راه انداختم.
من تقریباً هر نوع کار عکاسی از قبیل آگهی و تبلیغات، معماری، صنعتی، و بازرگانی را انجام میدادم، اما قسمت عمدۀ کارم را پرتره تشکیل میداد. یکی دیگر از کارهایی که به مقدار بسیار زیاد و قابل توجهی انجام دادم عکاسی از آثار باستانی بود که برای کلکسیونرها کردم و هزاران اثر زیر خاکی را عکس گرفتم که اکثر آنها در کتابهای باستانشناسی مربوط به ایران چاپ شده است.
سال 1344 با انتخاب 150 قطعه از این عکسها به فکر نمایشگاهی بودم که باستانشناس مشهور فرانسوی، رومن گیرشمن و مدیر انستیتوی باستانشناسی فرانسویها در ایران، یکی از عکسهای 60 × 50 را با خود به پاریس برد و در بازگشت از موزۀ لوور، آقای آمیه، دعوتی برای برگزاری این نمایشگاه در موزۀ لوور آورد، که افتخار بزرگی برای من بود. اما متأسفانه هنگامی که عکسها برای ارائه حاضر شد به علت وضع مالی دولت فرانسه از هزینههای غیراضطراری کاسته شد که در نتیجه پذیرایی از من و ترتیب نمایشگاه هم ممکن نگردید.
از همین آثار نمایشگاهی به نام «رد پای اعصار» ترتیب داده شد که به دعوت پروفسور توچی، باستانشناس ایتالیایی، این آثار به رم رفت و سپس به دعوت موزۀ تاریخ هنرهای ژنو به آنجا منتقل شد و سپس به درخواست سفیر ایران در سوئیس نمایشگاه در برن و زوریخ تکرار شد. پس از بازگشت به ایران، در دانشکدۀ هنرهای زیبا و سپس باشگاه عکاسی آبادان نیز عکسها به نمایش درآمد.
در همان سالها ابتدا یک فصل در تلویزیون تجارتی و سپس یک سال در تلویزیون دولتی برنامۀ تدریس اجرا کردم و در پایان آن دوره از طرف دانشکدۀ هنرهای زیبا برای تشکیل کلاس عکاسی دعوت شدم، که رفتهرفته دانشگاههای دیگر نیز به این فکر افتادند.
سال 1351 برای تهیۀ برنامه برای کلاسهای حرفهای هنری از طرف آموزش و پرورش دعوت شدم که پس از ارائۀ برنامه نوشتن کتابی را برای این کلاسها خواستند، که نوشتم و منتشر شد.
سال 1360 بالاخره تلاشهای بیستوپنج سالهام به نتیجه رسید و از طرف وزارت علوم و آموزش عالی از من خواسته شد که برای دورۀ چهارسالۀ لیسانس عکاسی برنامه بنویسم، که از سال 1362 در دانشگاه تهران (دانشکدۀ هنرهای زیبا) و مجتمع دانشگاهی هنر این دوره شروع شده و برنامۀ من به اجرا درآمده است. تا سال 1366 در هر دو دانشگاه مدیریت دروس و بخش عملیاتی تدریس را به عهده داشتم.
هادی شفاییه
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | وزیری |
تعداد صفحه | 428 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 17 |
تاریخ چاپ | 1399 |
موضوع | عکاسی |
شابک | 9789644459542 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.