خورخه لوئیس بورخس نویسنده، شاعر و ادیب آرژانتینی و یکی از برجستهترین نویسندگان آمریکای لاتین بوده است. شهرت او بیشتر به خاطر نوشتن داستان کوتاه است. بسیاری از منتقدین از وی به عنوان نویسندهای پست مدرن نام بردهاند. بورخس که در سالهای پایانی عمر به مرور بینایی خود را از دست میداد، قبل از مرگ کاملاً نابینا شد.
این کتاب از مجموعۀ «هزارتوی بورخس» منتشر شده است؛ مجموعهای که به راستی شامل داستانها و نوشتههایی است که خواننده را وارد هزارتوهای معنایی و تصویری میکند. بورخس استاد تلفیق مضامینی همچون رویاها، ادیان، افسانهها و اساطیر، حیوانها، کتابها و کتابخانهها و… بود.
در بخشی از کتاب میخوانیم: او را به یاد میآورم؛ چهرۀ خاموش او، قیافۀ سرخپوستوارش و عجیب دوردستبودنش را از پشت دود سیگار. انگشتهای باریکش را (فکر میکنم) به یاد میآورم که مانند انگشتهای چرمبافان بود. به یاد میآورم که در کنار آن دستها یک فنجان ماته با علامت «ساحل شرقی» بود. به یاد میآورم پنجرۀ خانهاش را و یک پردۀ حصیری زردرنگ را با نقاشی مات منظرۀ دریاچهای. صدایش را با وضوح به یاد میآورم…
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 120 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 7 |
تاریخ چاپ | 1402 |
موضوع | رمان خارجی |
شابک | 7 – 067 – 253 – 600 – 978 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.